درباره وبلاگ

خیلی بعضی وقتا ادم بی روح میشه خیلی پدرسوخته میشه ادم دیگه یی میشه یه لحظه از عشقش متنفره و باز چن لحظه بعد از همیشه عاشقتره نسبت ب عشقش اخه عشق و تنفر متضاد همن بین این دوتا نمیتونه باشه ب سلامتی اونیکه هیچوقت از عشقش چیزیو پنهون نکرد چون اعتقاد داشت اگ از عشقش چیزی پنهون کنه بعد عشقش هم از اون یه چیزاییو پنهون مکنه بسلامتی اونیکه هیچوقت حاضر نشد ب پسری جز عشقش شوخی و چت کنه بسلامتی اون بامرامی ک میتونست ب صدتا پسر محل بذاره ولی بخاطر عشقش محل نذاشت میزنم بسلامتی اونیکه شماره پسر میتونس ورداره و سر ب سرش بذاره اما از شماره ها هیچی ورنداشت خوشبحال اونکسی ک اینجور عشقی داره خدایا من توقع زیادی داشتم از عشقم؟ فقط میخواستم مال من باشه فقط مال من روش حساس بودم اما اون رفت رفت چون وقتی بود ب کاراش گیر مدادم رفت ک هیچ اقا بالاسری نداشته باشه میزنم ب سلامتی خودم ک مثه سگ پسم زده از خودش ولی هنوز عاشق اون لعنتیم
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ... و آدرس snsobat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


درد دل های یه بی کس
یک شنبه 14 شهريور 1395برچسب:, :: 19:9 ::  نويسنده : یه عاشق♥       

عزیزم من غمی جانانه دارم،همی اندوه چون پروانه دارم

ک قاهر باز شد تنها و بی کس،همی من هم دلی دیوانه دارم

نگاه تو برام دنیا دنیا ارزش داشت عشقم

صدات ارومترین نوازشی بود ک تو عمرم شنیده بودم

عشق من،من وقتی بودی خوشبخت ترین بودم

وقتی فقط مال من بودی خوشبخت ترین بودم

اما این اواخر بدبخت ترین شدم

خدایا من ازت فقط مخواستم عشقم فقط مال من باشه اما همینو هم ازم دریغ کرد

هاشا ب شرفش

خدایا؛منو بکش تا هم خودم هم اطرافیانم از شرم خلاص شن

آمین یا رب العالمین



یک شنبه 14 شهريور 1395برچسب:, :: 18:54 ::  نويسنده : یه عاشق♥       

نازنینم رفت و من تنها شدم

باز هممغموم این غمها شدم

باز از روی حیا و بی کسی

رهگذر اواره ی صحرا شدم

دل غمین و دل غمین و دل غمین

با دلم همره ب رویا ها شدم

فکر آخر زندگی ام را گرفت

فارق از آسایش دنیا شدم

سجادجونم؟بیا دیع از این ب بعد خودت با خودت درد دل کن،کسیو ک نداری عزیزم،من خودتم،دلتم بیا باهم درد دل کنیم گلم،سجاد یادته نازنین بت میگف سجادجونم قند تو دلت اب میشد،؟چ روزای خوبی بود اما اون لعنتی همه رو با پنهونکاریش خراب کرد،سجاد من خیلی مخوام عاشقش باشم زیاذ،ولی ناخواسته عشقم بهش کم شده،خداکنه سر لج باهام ازدواج نکنه بعدا ک بدبخت کنه خودشو،امیدوارم،خب بسه دیه،بقیش باش واس بعد،بابای